می خواستم نامه ای بنویسم
جمعه, ۵ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۳۵ ب.ظ
می خواستم بنویسم
میخواستم از خستگی های مادرم
از چشم های نگران پدرم
از غصه های پنهان خواهرم
و از درد های گاه و بی گاه قلبم بنویسم
می خواستم برایت نامه ای بنویسم
که چقدر دوستت دارم
که اگر نباشی ، چه قدر هوا برای نفس کشیدن کم است
که بدانی هنوز چقدر به معجزه ی دستان تو ، امیدوارم .
بنویسم دل تنگی، همه ی بیشتر مرا از درون خورده است
که بگویم بیا !
.
.
.
ناگهان اما
هوایی برای نفس کشیدن نبود !
۹۶/۰۳/۰۵